فردایکرمان ـ ساناز باغخانی*: در سه ماه گذشته، بسیاری از کارکنان با تغییرات مکرر در ساعات کاری مواجه شدهاند. حتی زمانی که این تغییرات با اطلاع قبلی انجام میشوند، تکرار و بیثباتی آن میتواند پیامدهای روانشناختی و اجتماعی قابل توجهی داشته باشد.
روانشناسان سلامت معتقدند که «نظم زمانی» یکی از نیازهای اساسی ذهن انسان است و اختلال مکرر در آن، مانند لرزاندن ستونهای یک بناست: شاید در کوتاهمدت چندان محسوس نباشد، اما در طولانیمدت زندگی فرد، خانواده و جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد.
پیامدهای روانشناختی
- استرس مزمن و اضطراب: مطالعات متعدد نشان دادهاند که تغییرات مکرر در ساعات کاری با افزایش استرس و اضطراب مزمن در کارکنان مرتبط است. وقتی ساعت کاری مداوم تغییر میکند، ذهن فرصت سازگاری پیدا نمیکند و سطح استرس پایه بالا میماند. این فشار روانی میتواند به تحریکپذیری، کاهش تمرکز و حتی علائم افسردگی منجر شود.
- اختلال در ریتم شبانهروزی و خواب: تنظیم خواب و بیداری نیازمند ثبات است. تغییرات مکرر ساعات کاری میتواند موجب بیخوابی یا خوابآلودگی روزانه شود و کارایی شناختی را کاهش دهد. پژوهشها نشان میدهند که کارکنان با برنامههای کاری نامنظم، کیفیت خواب پایینتر و مشکلاتی مانند خستگی مزمن و کاهش تمرکز را تجربه میکنند.
- فرسودگی شغلی: تکرار تغییرات کاری موجب فرسودگی روانی و کاهش انگیزه شغلی میشود. این وضعیت نه تنها بهرهوری فردی را کاهش میدهد، بلکه خطا و غیبت در محیط کار را افزایش میدهد.
پیامدهای خانوادگی
- کاهش فرصتهای مشترک خانواده: تغییرات مکرر ساعات کاری، زمان لازم برای وعدههای غذایی، گفتگو و تفریح خانواده را محدود میکند و به تدریج فاصله و بیگانگی بهوجود میآورد.
- افزایش استرس والدینی: والدینی که با برنامههای کاری نامنظم مواجه هستند، سطح استرس بالاتری دارند و نمیتوانند نقش حمایتی و تربیتی مطلوبی برای فرزندانشان ایفا کنند. این موضوع به کیفیت فرزندپروری آسیب میزند و تعارضهای خانوادگی را تشدید میکند.
پیامدهای اجتماعی
- کاهش مشارکت اجتماعی: افرادی که برنامۀ کاریشان پیشبینیناپذیر است، کمتر میتوانند در فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و ورزشی مشارکت کنند و ممکن است احساس انزوا کنند.
- کاهش بهرهوری سازمانی: ناپایداری ساعت کاری بر بهرهوری فردی و جمعی تأثیر منفی میگذارد و جوّ سازمانی را پرتنش میکند. پژوهشها نشان میدهند که کارکنان با برنامههای کاری ناپایدار، بازدۀ پایینتر و سطح تعارض بالاتری دارند.
راهکارهای مؤثر
- ثبات بهعنوان اصل: ثبات در برنامۀ کاری، نیاز روانی بنیادین انسان است. تغییرات باید حداقلی و در فواصل طولانی اعمال شوند تا کارکنان فرصت سازگاری داشته باشند.
- گفتوگوی سازمانی و مشارکت کارکنان: مشارکت کارکنان در تصمیمگیری دربارۀ تغییرات ساعت کاری، حس کنترل و رضایت آنان را افزایش داده و اثرات منفی روانی تغییرات را کاهش میدهد.
- حمایت روانی و اجتماعی: سازمانها میتوانند با ارائۀ خدمات مشاوره، آموزش مدیریت استرس و حمایتهای خانوادگی، فشار روانی کارکنان را کاهش دهند.
- انعطافپذیری در تصمیمگیری: امکان انتخاب شیفت یا جبران ساعات کاری، باعث میشود کارکنان با تغییرات راحتتر سازگار شوند و فشار روانی کاهش یابد.
- مداخلات فردی: کارکنان میتوانند با رعایت بهداشت خواب، فعالیت بدنی منظم و تغذیه سالم، اثرات منفی تغییر ساعت کاری را کاهش دهند.
جمعبندی:
تغییرات مکرر و بیثبات در ساعات کاری، تنها یک مسئلۀ اداری ساده نیست؛ بلکه پدیدهای روانشناختی و اجتماعی است که سلامت روان فرد، انسجام خانواده و اعتماد اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهد. سازمانهایی که به سلامت روان کارکنان اهمیت میدهند، باید ثبات را اصل بدانند و تغییرات را با تدبیر، اطلاعرسانی مناسب و حمایت علمی اجرا کنند. کارکنان سالم، خانوادههای سالم و جامعه پایدار، سه حلقۀ به هم پیوستهاند که هیچیک بدون دیگری پایدار نخواهد بود.
*روانشناس سلامت
نظر خود را بنویسید